به گزارش پایگاه خبری نسیم خاوران و به نقل از پایگاه خبری بیرجند رسا- این سالها بیش از گذشته، کمبود آب ذهنم را درگیر کرده است. خشکسالیهای پیدرپی، نفس روستاها را به شماره انداختهاند. ۱۹۵ روستا در بیآبی مطلق و بدون شبکه آبرسانی روزگار میگذرانند و ۴۶۰ روستای دیگر با تانکر آبرسانی میشوند؛ این یعنی زنگ خطر، خیلی وقت است که به صدا درآمده و پژواک آن گوش زمینهای کشاورزی را کر کرده است.
اما در دل همین خشکسالی و بحران، هنوز هم کسانی هستند که به جای گلایه، به فکر چارهاند. یکی از آنها «مرادی» است؛ معلم هنرستانی در روستای کویری آبیز، که زندگیاش را وقف ساختن کرده است.
مرادی، تنها یک معلم نیست. او طراح و سازنده سیستمهای آبیاری هوشمند، آبیاری خورشیدی، قطع و وصل خودکار برق و آب، لانه مرغ هوشمند، آبسردکن اتومبیل و حتی عینک ضدخواب است. ذهنی پویا و دستی سازنده دارد، و باور دارد که میتوان زندگی در روستا را با فکر و خلاقیت، زیباتر و راحتتر کرد.
در گفتوگویی صمیمی، با نگاهی واقعبینانه درباره ساختههایش میگوید: «غیر از عینک ضد خواب، بقیه اختراع نیستند، بلکه ساخت بومی هستند. هیچ کپیبرداری انجام نشده و صفر تا صد طراحی، برنامهنویسی، سختافزار و ساخت دستگاهها توسط خودم انجام شده؛ حتی سنسورها هم دستساز خودم هستند.»
استعدادش در زمینه الکترونیک از دوران دبیرستان شکوفا شده و در سالهای اخیر با یادگیری نرمافزار، توانسته به ساخت سیستمهای پیشرفتهتری دست بزند.
اما آیا در شرایط بحرانی امروز، کسی برای بهبود ذخایر آبی و اشتغالزایی روستایی، از این ایدهها و سیستمها حمایت کرده است؟ پاسخ مرادی چندان امیدوارکننده نیست:
«از طریق بسیج علمی سپاه ناحیه زیرکوه با تهران مکاتبه داشتم، اما گفتند طرحهای مشابه داخلی و خارجی وجود دارد. هدفم اختراع نبود، بلکه کمک به تولید داخلی و تحقق اقتصاد مقاومتی بود.»
با کمی حسرت ادامه میدهد: «اگر این ایدهها در چرخه حمایت علمی و استانداردسازی قرار میگرفت، میتوانستم در آبیز یک کارگاه تولید محصولات بومی راه بیندازم و چند نفر را مشغول به کار کنم. اما خب...»
او در پایان، حرفی میزند که شنیدنش برای همه مسئولان ضروری است: «تلفنی که امروز استفاده میکنیم، همان تلفن اولیه بل نیست. حمایت و فراهم شدن بستر رقابت، باعث پیشرفت شد. تولید بومی هم نیازمند همین حمایتهاست. نباید به بهانه وجود مشابه خارجی، ثروت بومیمان را از دست بدهیم.»
مرادی یکی از آن انسانهاییست که ماندن در روستا را بر رفتن به شهر ترجیح داده و ثابت کرده روستا هم میتواند محل جوشش خلاقیت و زایش ایدههای بزرگ باشد؛ اگر گوش شنوایی باشد، و دستی برای یاری.